راه کارهای اجرای دین

مطالب تحقیق راه کارهای اجرای دین در جامعه

راه کارهای اجرای دین

مطالب تحقیق راه کارهای اجرای دین در جامعه

در این وب بر آن هستم که مجموعه مطالب تحقیق پایانی خود را ثبت نمایم.

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با موضوع «فصل اول کلیات :: تعاریف» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تعاریف

مفاهیم

«راه کارهای اجرایی شدن دین در جامعه»(1)

تعریف لغوی و اصطلاحی راه کار

راه کار در لغت یعنی :

چاره جویی ، روش حل مساله

راه کار در اصطلاح :

کلمه ای ترکیبی است از راه +کار و این واژه به مفهوم راه حل ،پاسخ، جواب،شیوه نامه و روش حل مسایل است.(

تعریف لغوی واصطلاحی اجرا

اجرا در لغت :

 واژه ای عربی ، نعت تفصیلی از جریان ، مرسوم ، روان کردن ،

اجرا در اصطلاح:

انجام پذیرفتن ، مرسوم شدن

پارسی ویکی

.( http://www.parsi.wiki/ )


تعریف لغوی واصطلاحی دین

دین در لغت :

کیش (منتهی الارب ) ملة (اقرب الموارد) (تاج العروس )صبغة(ترجمان القرآن ).

طریقت . شریعت . مقابل کفر. (یادداشت مرحوم دهخدا).

در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا مکرر کلمه ٔ «دئنا» آمده دین در گاتها بمعانی مختلف کیش ، خصایص روحی ، تشخص معنوی و وجدان بکار رفته است و بمعنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانه ٔ باطن انسان است .

اما در عربی از ریشه ٔ دیگر و مأخوذ از زبانهای سامی است و تازیان این کلمه را معالواسطه از زبان اکدی گرفته اند و در زبان اخیر کلمات دنو ۞ و دینو ۞ بمعنی قانون و حق و داوری است و دانو ۞ بمعنی حکم کردن و دیه نو ۞ بمعنی قاضی است . دین و دیان از آرامی وارد زبان عربی شده . (حاشیه ٔ برهان چ معین بنقل از یشتها ج 2 صص 159-166، روز شماری صص 55-57 و دائرة المعارف اسلام ).

دین در اصطلاح :

علماء فقه اللغه ٔ اسلامی برای دین معانی مختلفی ذکر کرده اند که اساس کلیه آنها در سه معنی خلاصه میشود.

الف : از اصل آرامی عبری بمعنای حساب که به استعاره از آن اخذ شده

ب : عربی خالص و معنای آن عادت یا «استعمال » است که هر دو از یک اصلند.

ج : کلمه ای است فارسی بمعنای دیانت و کلمه ٔ دین بمعنای دیانت در زبان عرب دوره ٔ جاهلی مستعمل بوده و «عادت » یا استعمال از این ریشه است . (از دایرة المعارف اسلامی ).

مجموعه ٔ عقاید موروث مقبول درباب روابط انسان بامبداء وجود وی و التزام بر سلوک و رفتار بر مقتضای آن عقاید. دین قطع نظر از چگونگی منشاء آن امری است که جنبه ٔ اجتماعی آن مسلم است و اگرچه فرضیه ٔ کسانی که دین را منشاء جمیع تحولات تاریخ و مبداء تمام حوادث عالم میشمرده اند، امروز لااقل کاملاً، مقبول و مسلم نیست لیکن تأثیر و نفوذ عوامل دین در حوادث تاریخ محقق است .

تحقیق درباره ٔ دین و ماهیت و احوال آن موضوع علم ادیان و ملل و نحل است که امروز شعب و فنون مهم دارد از آنجمله است علم الادیان تطبیقی اما این موضوع از جهت روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، باستانشناسی و اخلاق نیز مورد بحث اهل نظر هست و از جهت تاریخ ، ادیان را به ادیان موجود و ادیان گذشته و همچنین ادیان الهی و ادیان غیرالهی میتوان تقسیم کرد. مقصود از ادیان الهی ، دینهایی هستند که بنای آنها بر اعتقاد به یگانگی خداست و آن را ادیان آسمانی نیز گویند. احکام این ادیان بوسیله ٔ پیمبران از جانب خدا به خلق ابلاغ میشود اساس این ادیان تسلیم است و دین اسلام از جمله ادیان الهی یا آسمانی و به امر حق است .

مسلمانان دین را عبارت از مجموعه ٔ قواعد و اصولی میدانندکه انسان را به پروردگار نزدیک میکند. در تداول و استعمال عامه در بعضی موارد ملت و مذهب در ردیف دین بکار میرود. اما در حقیقت در میان آنها تفاوتی است .

در قرآن از ملت ابراهیم به حنیف تعبیر رفته است که دین حنیف و دین فطرت خوانده شده است و گاهی دین در مجموعه ٔ دین و مذهب بکار رفته است .

پارسی ویکی(  http://www.parsi.wiki / )

 ( دین یا ادیان‏ )

علماى دین‏شناسى و نویسندگان تواریخ مذاهب معمولًا تحت عنوان «ادیان» بحث مى‏کنند؛ مثلًا مى‏گویند دین ابراهیم، دین یهود، دین مسیح و دین اسلام؛ هریک از پیامبران صاحب شریعت را آورنده یک دین مى‏دانند. اصطلاح شایع میان مردم نیز همین است.

ولى قرآن اصطلاح و طرز بیان ویژه‏اى دارد که از بینش خاص قرآنى سرچشمه مى‏گیرد. از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکى است. همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیرصاحب شریعت به یک مکتب دعوت مى‏کرده‏اند. اصول مکتب انبیاء که «دین» نامیده مى‏شود یکى بوده است. تفاوت شرایع آسمانى یکى در یک سلسله مسائل فرعى و شاخه‏اى بوده که برحسب مقتضیات زمان و خصوصیات محیط و ویژگیهاى مردمى که دعوت مى‏شده‏اند متفاوت مى‏شده است و همه شکلهاى متفاوت و اندامهاى مختلف یک حقیقت و به سوى یک هدف و مقصود بوده است، و دیگر در «سطح تعلیمات» بوده که پیامبران بعدى به موازات تکامل بشر، در سطح بالاترى تعلیمات خویش را که همه در یک زمینه بوده القاء کرده‏اند. مثلًا میان تعلیمات و معارف اسلام در مورد مبدأ و معاد و جهان، و معارف پیامبران پیشین از نظر سطح مسائل، تفاوت از زمین تا آسمان است، و به تعبیر دیگر بشر در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش‏آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده‏اند. این، تکامل دین است نه اختلاف ادیان.

قرآن هرگز کلمه «دین» را به صورت جمع (ادیان) نیاورده است. از نظر قرآن آنچه وجود داشته است دین بوده نه ادیان. یک تفاوت پیامبران با نوابغ و فلاسفه بزرگ این است که فلاسفه هرکدام مکتب مخصوص به خود داشته‏اند؛ از این رو همیشه در جهانْ «فلسفه‏ها» وجود داشته نه «فلسفه»، ولى پیامبران الهى همیشه مؤید و مصدّق یکدیگر بوده‏اند و یکدیگر را نفى نکرده‏اند. هرکدام از پیامبران اگر در محیط و زمان پیامبر دیگر مى‏بود مانند او قانون و دستورالعمل مى‏آورد.

قرآن تصریح مى‏کند که پیامبران یک رشته واحدى را تشکیل مى‏دهند و پیامبران پیشین مبشّر پیامبران پسین بوده‏اند و پسینیان مؤید و مصدّق پیشینیان بوده‏اند، و هم تصریح مى‏کند که از همه پیامبران بر این مطلب که مبشّر و مؤیّد یکدیگر باشند پیمان اکید و شدید گرفته شده است؛ مى‏گوید:

یاد کن هنگامى را که خداوند از همه پیامبران پیمان گرفت که آنگاه که به شما کتاب و حکمت دادم و سپس فرستاده‏اى آمد که آنچه را با شماست تصدیق مى‏کند، به او ایمان آورید و او را یارى نمایید. خداوند گفت: آیا اقرار و اعتراف کردید و این بار را به دوش گرفتید؟ همه گفتند: اقرار کردیم. خداوند گفت: پس همه گواه باشید، من نیز از گواهانم‏ «1».

قرآن کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفى مى‏کند نه چندتا، یک نام روى آن مى‏گذارد و آن «اسلام» است. البته مقصود این نیست که در همه دوره‏ها دین خدا با این نام خوانده مى‏شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است، بلکه مقصود این است که حقیقت دین داراى ماهیتى است که‏

______________________________
(1). وَ إذْ اخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أ أقْرَرْتُمْ وَ أخَذْتُمْ عَلى‏ ذلِکُمْ إصْرى قالوا أقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدوا وَ أنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ. (آل‏عمران/ 81).

بهترین معرّف آن لفظ «اسلام» است؛ و این است که مى‏گوید:

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ‏ «1».

دین در نزد خدا اسلام است.

یا مى‏گوید:

ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً «2».

ابراهیم نه یهودى و نه نصرانى بلکه حق‏جو و مسلم بود.

 

 

تعریف لغوی و اصطلاح جامعه

جامعه در لغت:

مؤنث جامع، گردآورنده، تودۀ مردم، ، صنفی از مردم. مردم یک شهر یا کشور. و نیز بمعنی دانشگاه. و غل که بدست و گردن زندانیان ببندند. (فرهنگ فارسی عمید)

جامعه در اصطلاح:

گروهی از مردم که باهم وجه اشتراک داشته باشند. (فرهنگ فارسی عمید)

تعریف اصطلاحی جامعه از نظر شهید مطهری (ره):

جامعه چیست؟

مجموعه‏اى از افراد انسانى که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگى دسته‏جمعى دارند، جامعه را تشکیل مى‏دهند. زندگى دسته‏جمعى این نیست که گروهى از انسانها در کنار یکدیگر و در یک منطقه زیست کنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایى استفاده نمایند. درختان یک باغ نیز در کنار یکدیگر زیست مى‏کنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایى استفاده مى‏نمایند، همچنان که آهوان یک گله نیز با هم مى‏چرند و با هم مى‏خرامند و با هم نقل مکان مى‏کنند. اما نه درختان و نه آهوان هیچ کدام زندگى اجتماعى ندارند و جامعه تشکیل نمى‏دهند.

زندگى انسان که اجتماعى است به معنى این است که «ماهیت اجتماعى» دارد:

از طرفى نیازها، بهره‏ها و برخورداریها، کارها و فعالیتها ماهیت اجتماعى دارد و جز با تقسیم کارها و تقسیم بهره‏ها و تقسیم رفع نیازمندیها در داخل یک سلسله سنن و نظامات میسر نیست؛ از طرف دیگر نوعى اندیشه‏ها، ایده‏ها، خلق و خوى‏ها بر عموم حکومت مى‏کند که به آنها وحدت و یگانگى مى‏بخشد؛ و به تعبیر دیگر جامعه عبارت است از مجموعه‏اى از انسانها که در [اثر] جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده‏ها و ایده‏ها و آرمانها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگى مشترک غوطه‏ورند.

نیازهاى مشترک اجتماعى و روابط ویژه زندگى انسانى، انسانها را آنچنان به یکدیگر پیوند مى‏زند و زندگى را آنچنان وحدت مى‏بخشد که افراد را در حکم مسافرانى قرار مى‏دهد که در یک اتومبیل یا یک هواپیما یا یک کشتى سوارند و به سوى مقصدى در حرکت‏اند و همه با هم به منزل مى‏رسند و یا همه با هم از رفتن مى‏مانند و همه با هم دچار خطر مى‏گردند و سرنوشت یگانه‏اى پیدا مى‏کنند.

چه زیبا مثلى آورد رسول اکرم صلى الله علیه و آله آنجا که فلسفه امر به معروف و نهى از منکر را بیان مى‏کرد:

گروهى از مردم در یک کشتى سوار شدند و کشتى سینه دریا را مى‏شکافت و مى‏رفت. هریک از مسافران در جایگاه مخصوص خود نشسته بود. یکى از مسافران به عذر اینکه اینجا که نشسته‏ام جایگاه خودم است و تنها به خودم تعلق دارد، با وسیله‏اى که در اختیار داشت به سوراخ کردن همان نقطه پرداخت. اگر سایر مسافران همان‏جا دست او را گرفته و مانع مى‏شدند، غرق نمى‏شدند و مانع غرق شدن آن بیچاره نیز مى‏شدند.

( مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏2    331     جامعه ..... ص :  331 و 332 )


خلاصه تعاریف :

منظور ما از " راهکارهای اجرایی شدن دین در جامعه " مجموعه شیوه ها  و راه حل هایی برای انجام شدن و مرسوم شدن دین( یعنی ماهیّتی واحد که میان پیامبران از آدم تا خاتم جریان داشته و  قرآن کریم از آن به اسلام تعبیر می کند و آن مجموعه عقائد و رفتارهای انسان نسبت به " خود ، دیگر انسانها ، خدا و عالم هستی " به صورتی که  او را به خداوند نزدیک کند ) در جامعه ( یعنی در میان گروه های مختلف انسان ها از یک خانواده گرفته تا مردم یک شهر ، یک کشور و همه مردم دنیا)


به عبارت دیگر ( شیوه های  مرسوم شدن عقائد ، احکام و اخلاقیات  دین اسلام در میان گروه های مختلف انسانی)

  • حسین سبزعلی